هتل کپسولی
چند روز پيش يکی از دوستانم رفته بود ناگويا (يکی از شهرهای بزرگ ژاپن که در جزيره اصلی بين توکيوTOKYO و ازاکاOSAKA قرار داره) از جاهای ديدنی اين شهر قلعه ناگويا NAGOYA CASTLE (به ژاپنی:名古屋城 ) هست که خودم هم چندين بار رفتم ولی عکسهای خوبی نتونستم بگيرم چون هوا خوب نبود.البته اين قلعه ها تو خيلی از شهرها هستن ولی بعضيها مثل قلعه ناگويا معروفترن. ![]() Nagoya Castle ![]() موضوعی که باعث شد اين مطلبو بنويسم اين بود که دوستم شب در هتلی از نوع هتل کپسولی Capsule Hotelاقامت کرده بود و کلی هم عکس ازش داشت که گفتم برای شما هم بزارم تا ببينيد. اين نوع هتل ها نسبت به هتل معمولی به مراتب ارزانتر هستن (۳۰٪ هتل معمولی)و در اکثر جاها وجود دارن. و شما در اصل در يک کپسول شب رو ميگذرونيد البته از نوع مجهزش. ابعادش چيزی در حدود ۱۰۰ سانتی متر در ۱۰۰ سانتی متر در ۲۲۰ سانتی متر هست (البته دليلی نداره که همه جا دقيقا اين ابعاد باشه: در حدود ابعاد یک تخت هست). در داخل هر کپسول تلویزيون هم وجود داره و سيستم تهويه هوا...اين نوع هتل ها فقط برای آقايون هست. و حمام و دستشويی هم مشترکه..يادمه چند ساله پيش که تو ايران بودم تو اخبار تلويزيون در مورد اين نوع هتل ها که اون زمان جدید بود يه خبر نشون ميداد..اينم چند تا عکس از هتل کپسولی.. ![]() Capsule Hotel ![]() ![]() Inside ![]() |
آرشیو
04/01/2004 - 05/01/2004
05/01/2004 - 06/01/2004 06/01/2004 - 07/01/2004 07/01/2004 - 08/01/2004 08/01/2004 - 09/01/2004 09/01/2004 - 10/01/2004 10/01/2004 - 11/01/2004 12/01/2004 - 01/01/2005 01/01/2005 - 02/01/2005 02/01/2005 - 03/01/2005 03/01/2005 - 04/01/2005 04/01/2005 - 05/01/2005 05/01/2005 - 06/01/2005 07/01/2005 - 08/01/2005 03/01/2007 - 04/01/2007 08/01/2008 - 09/01/2008 12/01/2008 - 01/01/2009 |
روزی ما دوباره کبوترهايمان را پيدا خواهيم کرد
و مهربانی دست زيبايی را خواهد گرفت.
روزی که کمترين سرود بوسه است.
و هر انسان برای هر انسان برادريست.
روزي که درهاي خانه شان را نمي بندند
قفل افسانه ايست
و قلب براي زندگي بس است.
روزي که معناي هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردي.
روزي که آهنگ هر حرف ، زندگيست
تا من به خاطر آخرين شعر رنج جست و جوي قافيه نبرم.
روزي که هر لب ترانه ایست
تا کمترين سرود ، بوسه باشد.
روزي که تو بيايي ، براي هميشه بيايي
و مهرباني با زيبايي يکسان شود.
روزي که ما دوباره براي کبوتر هايمان دانه بريزيم...
و من آن روز را انتظار مي کشم
حتي روزي که ديگر نباشم.
....احمد شاملو....